ارزوی محال

ღღدست نوشته های یه دختر تنهاღღ

___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-* ___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-*

می روی ؟!


برو !


اما قبل از رفتن روی مرا بپوشان


بعد از تو دیگر خیلی سردم خواهد شد ...


اکنون برو !


نه، نرو ...


قبل از رفتن چراغ ها را روشن کن


آخر من از تاریکی می ترسم


اکنون برو !


نه، نرو ...


قبل از رفتن خاطراتت را بگذار بمانند


من با خاطرات تو زنده ام ...


اکنون برو !


نه، نرو ...!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در پنج شنبه 12 مرداد 1391برچسب:,ساعت16:16توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |